سی ام اردیبهشت ماه روز ایرانگردی است. سیاحان مشهوری در طول تاریخ از نقاط مختلف سرزمین پهناور ایران بازدید کرده اند و از شیوه برخورد و طرز سلوک مردم ایران روحیه میهمان دوستی و غریب نوازی آنان امکانات و تسهیلات سیاحتی در این سرزمین، وصف و یاد کرده اند و با ثبت در کتاب ها و سفرنامه های ارزشمند خویش، آنها را به تاریخ بشریت و به محققان و پژوهشگران تقدیم داشته اند. مارکوپولو تاجر و جهانگرد ونیزی قرن سیزدهم میلادی بود که سفرهایش را در کتابی به نام سفرهای مارکوپولو ثبت کردهاست. این کتاب در شناساندن آسیای مرکزی و چین به اروپاییان نقش کلیدی داشت. سفرها و ماجراجوییهای مارکوپولو، الهامبخش کسانی چون کریستف کلمب بود.مارکو سفر خویش را در معیت پدر و عموی خود، نیکولو و مافئو، در حدود سال ۱۲۷۰ میلادی آغاز کرد. سفر مارکو در سرزمینهایی مانند فلسطین، ایران، ترکستان و سرانجام چین ادامه یافت و بازگشت وی نیز در سال ۱۲۹۲ میلادی از طریق سوماترا، جاوه، سیلان، سواحل هندوستان، ایران و بالاخره سواحل دریای سیاه و قسطنطنیه صورت گرفت و سرانجام به ونیز رسید. در سفرنامه مارکوپولو، صفحاتی به ایران اختصاص داده شده است و نکات بسیاری از حیات اجتماعی ایران را روشن میکند.شهر تبریز نخستین شهر بزرگ منطقه است که مارکوپولو از آن دیدن میکند، مارکو شهر تبریز را به نام کهن و رایج آن روز «توریز» میخواند. او یادآور میشود که شهر موقعیتی عالی دارد و کالاهای تجارتی بسیاری از «هندوستان، بغداد، موصل، هرمز» و دیگر نواحی به آنجا وارد میشود.مارکو شهر یزد را بزرگ، زیبا و پر رونق توصیف میکند، بویژه پارچههای ابریشمی موسوم به «یزدی» نزد بازرگانان شهرت فراوانی داشتهاست. مارکو وسعت منطقه یزد را «هفت روز راهپیمایی» دانسته و خود نیز ظرف همین مدت به قلمرو کرمان رسیده است. نخلستانهای زیاد و وجود شکارهایی مانند بلدرچین و کبک برای مارکو بسیار جالب بودهاست. یزد در آن ایام از شهرهای مشهور و از حیث بازرگانی بسیار پر رونق بودهاست.مارکو دشت هرمز را منطقه ای سرسبز و پر میوه میداند که بسیار متنوع است. هرمز محل دادوستد بازرگانان خلیج فارس و کیش بودهاست. مارکوپولو به موقعیت بندری هرمز و رونق آن در رابطه با تجار هندی اشاره و عنوان میکند کشتیهای بزرگ مملو از ادویه و مروارید این منطقه بین عامه مردم به «شهر دقیانوس» معروف استخرابه های این منطقه در شمال جیرفت واقع است. مارکو پولو هنگام گذشتن از دشت کویر برای اولینبار با قنات مواجه میشود و از آن به عنوان رودی یاد میکند که در مسیر آن غارهایی کنده شده و آب، گاه در بستری زمینی و گاه زیرزمینی جاری میشود.
کلاویخوروی گونزالس کلاویخو نویسنده و جهانگرد اسپانیایی که فرستاده مخصوص هانری سوم پادشاه اسپانیا به نزد تیمور گورکانی بود، شرح مسافرت خویش را در سفرنامهای نگاشت.در سفرنامه کلاویخو شرح کامل ماموریت وی و سفرش (بین سالهای ۱۴۰۳ تا ۱۴۰۶ میلادی) از مایورکای اسپانیا تا سمرقند و همچنین کشورها و شهرها و شاهان و حاکمان و اوضاع و احوال مردم آن عصر را خصوصاً ایران عصر تیموری را میتوان به وضوح دریافت. سفرنامهی کلاویخو از این لحاظ دارای اهمیت است که از دوران قبل از حکومت صفویه در ایران، به جز چند سفرنامهی معدود از کلاویخو و مارکوپولو و چند بازرگان دیگر، سفرنامهی دیگری بر جای نمانده استدر این سفر نامه اولین بار در طول تاریخ از نام تهران اسمی به میان می آید. مدت زمان این سفر آنقدر طولانی و مشقات آن سخت بوده که چند تن ار همراهان گونزالز کلاویخو بیمار شده و میمیرند.مسعود رجب نیا، مترجم این سفرنامه، در بخشی از مقدمه کتاب نگاشته: «کلاویخو بویژه از شمال غربی ایران تا شمال شرقی را پیموده است. از آنجا که نظری دقیقو تیزبین داشته بسیاری از امور را چه از لحاظ اجتماعی و چه از نظر اداری و سیاسی دریافته و نوشته است.»
ژان باتیست تاورنیهژان باتیست تـاوِرْنیه (۱۶۰۵- ۱۶۸۹م)، جهانگرد و بازرگان معروف فرانسوی است که در عصر صفوی بارها به ایران و مشرق زمین سفر کرد. سفرنامه او در شرح وقایع دوره صفویه و وقایع دربار صفوی دارای اهمیت بسیار است.سفرهای تاورنیه میان سالهای ۱۶۳۲ تا ۱۶۶۸ میلادی صورت گرفت. سفر اول او در زمان سلطنت شاه صفی، نوه شاهعباس بزرگ، و سفرهای دیگرش در زمان شاه عباس دوم و شاه سلیمان بود. این شش سفر را سه سفر بازگشت از هند تکمیل کرد که یکی از طریق دریا از بندر سورت به هرمز و دوتای دیگر از طریق قندهار بود. بدین گونه، او نه بار به ایرانآمد.تاورنیه در بیان آنچه دیده و نوشته دقت داشتهاست. مسائل مختلف مربوط به راهها و روستاها و شهرهای متعدد را بهخوبی و درستی توضیح میدهد. در طی سفرهایش با اشخاص سرشناس متعددی روبه رو میشود و اطلاعاتی دربارهآنها به دست میدهد که از لحاظ تاریخی بسیار ارزشمند است. اشخاصی مانند میرزا تقی اعتمادالدوله و کارهای نیک و بدش، علیمردانخان، حاکم ثروتمند و پرقدرت قندهار که از ترس شاه صفی به دربار هند پناه برد و قندهار را به هندیان تسلیم کرد، میرزا ابراهیم، وزیر مالی آذربایجان، خواجه نظر، اولین کلانتر ارمنیان و خواجه پطرس، تاجر بزرگ ارمنی شامل این افراد می شود.در مجموع، نظر تاورنیه درباره ایرانیان بسیار مثبت است و معتقد است که ایرانیان از همه ملل آسیا باهوشترند و از فرنگیها در عقل و کفایت هیچ عقب نمیمانند. در مورد شرایط امنیتی میگوید در ایران میتوان بدون ترس سراسر کشور را پیمود و اگر مال کسی را بدزدند حاکم موظف است که معادل آن مال را به او پس بدهد. به نظر تاورنیه مهمان نوازی ایرانیان درخور ستایشاست. ایرانیان دوستدار نظم و انصاف اند و ذوق بسیار برای آموختن دارند. او معتقد است که ایران در آسیا به منزله فرانسه در اروپاست.